دل

شلوار های جین ام را گذاشتم توی کیسه ببرم برای رفو 

کفش های زمستانی ام را یادم باشد بدهم به پیرمرد کفاش تا برای زمستان اماده اشان کند 

پالتوی مشکی ام را باید بدم اتوشویی تا شبیه پالتوهای نو باشد 


اما 

این دل رنگ و رو رفته ام را به کدامین بازار ببرم ؟ دلی که خریداری ندارد!

دلخوشی های الکی

گاهی وقتها به لذت های کوچیک زندگی فکر میکنم 


مثل : 

عطسه زدن وقتی سرت خیلی درد میکنه 

طوری نشئه ت میکنه که انگار 100 جور مخدر مصرف کردی